آمریکا از قصه تا واقعیت (۲)

پسرعمویمان در آمریکاست!…

تاکنون در فیلم‌ها و کتاب‌های متعدد، “کریستف کلمب” به عنوان یک میسیونر مسیحی معرفی شده است، اما با وجود این، امروزه نظریه یهودی بودن کلمب، از سوی بسیاری از مورخان مورد تأیید قرار گرفته و همگی معتقدند که کاشف آمریکا یک یهودی پنهان‌کار (تغییر دین داده) بوده است.

تاریخ‏ نگاران نیز بر این باورند که خانواده کلمب از اعقاب یهودیان کاتالان Katalan در “بارسلونا” بودند. آنها در ژنو زندگی می‏‌کرده، به اسپانیایی سخن می‏گفته و یهودی بوده‏اند.

مجله فرانسوی م.اینترسه M.Interesse در شماره اکتبر سال ۱۹۹۱ آورده است:

«کلمب یک یهودیِ به ظاهر تغییر دین داده (کُنوِرسو) Konverso ریشه کاتالانی‌ بوده که از کشور خود اخراج شده و پس از آن به صورت پناهنده در ژنو اقامت گزیده بود.»

م.کایسرلینگ؛ تاریخ نگار یهودی نیز می‏ نویسد: «حتی بیتریک انریکوور Beatric همسر کلمب هم یهودی بود.»^(۱)

دیوید ایچورن David M.Eichhorn نویسنده یهودی، در این باره می‏گوید: «نه نام حقیقی او “کلمبوس” Colombus و نه یک ایتالیایی متولد ژنو بوده، بلکه نام‏ حقیقی او “جان کولن ‏Jancolon بود که در نزدیکی‌های شهر پانته ودرا Pantevedra در اسپانیا به دنیا آمده بود و او در واقع یک یهودی اسپانیایی بوده است.»^(۲)

در مقالۀ «آیا کریستف کلمب حقیقتاً یک یهودی‏ بود؟»^(۳) به قلم دالیا سایاه Dalia sayah چاپ در روزنامه “شالوم” (ارگان یهودیان ترکیه) بیان شده:

«در گوشه سمت چپ بالای کلیه نامه‏هایی که کلمب‏ برای خانواده خود ارسال می‏داشت مونوگرامی به چشم می‏خورد که مفهوم آن پنجاه سال قبل توسط موریس دیویدMaurice David‌‌‌ کشف شد. این مونوگرام از دو حرف تشکیل شده است، که هر یهودیی‏ آن را در بالای تمامی نوشته‏های خود می‏ نوشت. این دو حرف عبارت بودند از دو کلمهBeth‌‌‌ وha‌‌‌ که امروزه معلوم شده که بر عبارتezrat ha cham Be‌‌‌ یا Baruch chem‌‌‌ (یعنی مقدس است خداوند یهود) دلالت دارد.

نکته دیگری که ثابت می‏کند او یک یهودی پنهان‌کار بوده؛ نحوه نگهداشتن دست چپ خود (به صورت پنجه باز بر روی قفسه سینه سمت راست) در تصاویر و تابلوهای اوست. این عمل؛ اقدام رمزآلودی بود که “مارانو”ها^(۴) جهت شناسایی یکدیگر به کار می‏بردند…

حالا دیگر زمان آن فرا رسیده که هویت حقیقی این کاشف بزرگ اعلام گردد: کریستف کلمب سفاراد. دیگر می‏توانیم او را معرفی نماییم او پسر عموی بزرگ ما در آمریکاست.»^(۵)

این نشریه در شماره دیگر خود، ضمن معرفی کتاب‌ “آیا کریستف کلمب یک یهودى بود؟”، نوشته سارالیبوویجی ‏ Sarah leibovici، کتاب ماریانه ماهن لوت‏ Marieanne Mahn lott: جریان‌های تاریخی کریستف کلمب‏ Partrait Historique de christophe colomb و کتاب ام. کایسرلینگ‏ M.Kayserling : مشارکت یهودیان در کشف سرزمین‌های اسپانیا و پرتغال‏The Participation of the jews in the Spanish and porteguess Discoveries برای معرفی کلمب می‏ نویسد:

«آیا کلمب یک یهودی بود؟ امروزه [نظریه یهودی بودن او] از مسلمات‏ تاریخی به شمار می‏رود؛ از جمله دلایل محکم و غیرقابل مناقشه در این رابطه، نامه‏ای است که از سوی راهب هرناندود تالاورا Hernando de Talavera چند روز قبل از آغاز سفر کلمب برای ملکه ایزابلا نوشته شده است. تالاورا در این نامه ملتمسانه خواستار جلوگیری از اعزام فردی بیگانه (خارجی) که تحت تأثیر نفوس شیطان است، به این مأموریت پر ماجرا می‏ شود. راهب چنین ادامه می‏دهد: اگر روح‏ القدس خواستار باز شدن پای فرزندان خود به دریاهای ناشناخته بود، جهت انجام این کار، منتظر فردی مجهول‏ الهویه و خارجی نمی‏شد. من مفهوم و تعبیر خواب و رؤیایی را که راهب جین‏ Jean دیده بود در نیافتم، چگونه ممکن است که در نتیجه این سفر نفرت‏ انگیز کلمب، سرزمین‌های مقدس به دست یهودیان بیفتد؟ راهب جین به من گفت که در رؤیای خود «جان باب تیست» مقدس را دیده است و او در خواب گفته که این سفر کلمب برای یهودیان بسیار با برکت خواهد بود، آنها آرامگاه عیسی‏[ع‏] را به دست خواهند آورد….»

به تصریح لی‏ام‏ فریدمن Lee M.Friedman ؛ تاریخ‌نگار یهودی، شکل یک مثلث کامل که برای یهودیان مقدس است و در گورستان‌ها و معابدشان از آن استفاده می‏ شود، در تمام امضاهای کلمب مشاهده می‏ شود.^(۶)

در کشتی کلمب هیچ راهب مسیحی وجود نداشته است و تنها مترجمانی با زبان‌های عربی و عبری همراه وی بوده‏ اند.^(۷)

* * *

نکته مهم دیگر در رابطه با یهودی بودن کلمب، این است که او با وساطت یک یهودی توانست موفق به جلب رضایت ملکه و راهی سفر شود.

قضیه از این قرار بود که:

از دیرباز و به ویژه در عصر استعمار، هندوستان در کانون توجه استعمارگران بوده است. در قرن پانزدهم نیز از طرفی دستیابی به ثروت این منطقه در رأس اهداف پادشاهان اروپایی قرار داشته است و از طرف دیگر امپراتوری عثمانی(که در آن دوران در اوج قدرت خود بود) به دلیل سیطره کاملی که بر راه‌های ارتباطی منتهی به هندوستان داشت مانع رسیدن اروپاییان به هند می‌شد و یا حداقل هزینه‌های سفر را برای آنان بسیار بالا می‌برد.

کریستف کلمب طرحی ارائه کرد که طبق آن اروپاییان با سفر دریایی (به سمت غرب) و پیمودن عرض اقیانوس اطلس می‌توانستند سریع‌تر و ایمن‌تر به منطقه هندوستان برسند، اما بسیاری از کارشناسان دریایی معاصر وی با نظر و ایدۀ او مبنی بر سفر به هند از راه غرب مخالف بودند.

کریستف کلمب در پی جلب حمایت مالی برای این سفر برآمد، وی ابتدا طرح خود را به پادشاه پرتغال ارائه داد و سپس آن را به ژنو و ونیس برد ولی به دلیل هزینه بالای سفر و احتمال زیاد ناکامی آن، مورد پذیرش هیچ یک قرار نگرفت. کلمب به اسپانیا و نزد ایزابلا ملکه کاستیل و فردیناند رفت و طرح خود را بازگو نمود، در ابتدا طرح رد شد اما با پادرمیانی یک یهودی سرشناس به نام لویی دوسانتانگل (وزیر مالیه فردیناند) ایزابلا موافقت نمود.

همچنین دایره المعارف یهود، از اسحاق آبرابانل، لویی سانتانگل و گابریل سانچز به عنوان سرمایه گذاران سفر کلمب نام می‌برد و می‌افزاید کلمب گزارش معروف سفر خود را خطاب به سانتانگل و سانچز نوشت که بلافاصله چاپ و در سراسر اروپا توزیع شد. این امر نشان می‌دهد که این دو، متولیان سفر او بودند. سفر او به کمک نقشه‌هایی صورت گرفت که این دو یهودی فراهم آورده بودند.^(۸)

توصیف ویل دورانت نیز اگرچه شاعرانه، ولی گویاست و روشن می‌کند که سرمایه گذاران و حامیان سفر کلمب چه کسانی بودند؟^(۹)

«در این لحظه مهم و قاطع، یک یهودی تعمید یافته چرخ تاریخ را به گردش افکند. لویی دوسانتانگل (وزیر مالیه فردیناند)، ایزابل را به نداشتن قوه تخیل و جرأت مبادرت به کارهای خطیر ملامت کرد، وی را با نوید مسیحی کردن مردم آسیا برانگیخت؛ و پیشنهاد کرد که خود به یاری عده‌‌‌ای از دوستان، هزینه مالی سفر را تأمین کند. چند تن یهودی دیگر، چون دن اسحاق آبرابانل، خوان کابررو و آبراهام سنئور از نظر وی پشتیبانی کردند. ایزابلا برانگیخته شد و جواهرات خود را برای تدارکات پول لازم عرضه داشت، سانتانگل احتیاجی بدان ندید. از انجمن برادری که خود خزانه دارش بود، ۱۴۰۰۰۰۰ مَراودی [سکه دینار طلای سلسله مرابطین مراکش و اندلس، برابر با ۳۴/۱ ریال اسپانیای مسیحی] وام گرفت، از جیب خود مبلغ ۳۵۰۰۰۰ مراودی برآن افزود؛ کریستف کلمب این مبلغ را به اضافه ۲۵۰۰۰۰ مراودی دیگر دریافت داشت. شاه در هفدهم آوریل سال ۱۴۹۲ اوراق لازم را امضا کرد.»^(۱۰)

* * *

با مطالبی که مطرح شد، چند سوال اساسی به وجود می‌آید:

کلمب در خاطراتش درباره بومیان آمریکا می‌گوید:

«…آنها اندامی تنومند، جثه‌هایی قوی و چهره‌هایی جذاب داشتند… آنها سلاح به دست نمی‌گیرند و آن را هم نمی شناسند، چون یک بار شمشیری نشان آن‌ها دادم، آن را از لبه برنده‌اش گرفتند و از روی ناآشنایی خود را زخمی کردند، آهن هم نداشتند، نیزه‌هایشان از ساقه نی شکر درست شده… نوکران خوبی هستند… تنها پنج نفر کافی بود که آنها را مطیع خود کنیم تا هرچه می‌خواستیم انجام دهند.»^(۱۱)

به راستی او دنبال چه چیزی بوده و منظورش از جملۀ پایانی این عبارت، چیست؟!…

به راستی اگر کلمب و همراهانش به دنبال ثروت و طلا بوده‌اند، چه لزومی به قتل عام سرخپوستان بوده و آنها چرا سیاست نسل کشی و امحاء جمعی سکنه بومی را پیش گرفتند؟!…

به نوشته ارنست ماندل Ernest Mandel : «وحشیگری هولناک “کانکویستادورها (فاتحان و کشورگشایان اسپانیایی)” Conquistadors در آمریکا را همه می‌دانند. اینان در یک فاصله زمانی پنجاه ساله ۱۵ میلیون سرخپوست را نابود کردند و این رقم بنا به عقیده مورّخین محافظه کار بر ۱۲ میلیون نفر بالغ می‌شود. مناطقی مانند هائیتی، کوبا، نیکاراگوئه و سواحل ونزوئلا، که تراکم جمعیت زیادی داشت، کاملا از جمعیت خالی شد.»^(۱۲)

زمانی که کلمب قاره آمریکا را کشف نمود، جمعیت بومیان آن بالغ بر ۳۰ میلیون نفر بود در حالی که در یک فاصله زمانی پنجاه ساله ۱۵میلیون سرخپوست از بین رفتند و هم اکنون نیز با یک جمعیت دو میلیونی مواجه هستیم.

با رسیدن کلمب به جزیره‌های کارائیب، در سفرهای بعدی خیل یهودیان به سمت این سرزمین‌ها حرکت می‌کنند؟ در طول یکصد سال، بسیاری از یهودیان از سرتاسر جهان به این منطقه کوچ می‌کنند؟

علت آن نسل‌کشی و جایگزین شدن یهودیان، به جای سکنه اصلی، چیست؟!

کلمب عهد عتیق را کامل از حفظ بوده است و این برای یک فرد منسوب به جامعه مسیحیت کاتولیک نمی‌تواند موضوعیتی داشته باشد. برخی فجایعی که در حق بومیان صورت می‌گیرد در تورات تحریف شده نسبت به کنعانیان(غاصبان سرزمین موعود) امر شده است!

از این مطالب، چه نتیجه‌‌‌ای می‌توان گرفت؟!…

به راستی نقش یهودیان در سفر کریستف کلمب و برداشتن موانع پیش روی وی، چرا تا این قدر پررنگ است؟! چرا یهودیان برای مسیحی کردن ملل جهان این طور سرمایه گذاری کردند، حتی در این جهت حاضر شدند کل هزینه سفر کلمب را از انجمن برادری خود بپردازند؟!

نکته دیگر این است که کریستف کلمب طبق مستندات زیادی خود را منتسب به حضرت داوود می‌داند و اولین کتابی هم که پس از سال‌ها بعد از وی در آمریکا چاپ می‌شود، داوود نبی است، اینها دالّ بر چه می‌تواند باشد؟

و مهمترین سوال این است که یهودی‌الاصل بودن کلمب و پنهان‌کاری هویتی او در سفرش، چه دلیلی داشته است؟!…

پاسخ این سوال را در مقالۀ بعد بخوانید…

---

پی نوشت

1. Meyer Kayserling .christop colomb and the Participation of the Jews , p.55
2. Joys of Jewish Folklore P.296 ,David M.Eichhorn
3. Kristof Kolob gercekten bir yahudi midi
4. marrano‌‌‌ نام یک یهودی است که بنابر مصالحی تغییر دین داده است.
5. ۹/۳/۱۹۸۸‌‌‌ , Salom
6. Lee M.Friedman, Jewish proneersand Partiots, the Jewish Publication society of America: pp.65-66. 1942
7. Salom 24/8/1991
8. شهبازی، عبدالله (۱۳۷۷)، زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی ، جلد۲ -‌‌‌ صفحه۴۳
9. شهبازی، عبدالله (۱۳۷۷)، زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی ، جلد۲ – صفحات ۴۳و۴۴
10. دورانت، ویل(۱۳۶۵)، تاریخ تمدن، آرام، احمد و… ، تهران: آموزش انقلاب اسلامی، جلد۱، صفحه۳۱۶
11. زین، هاوارد(۱۳۸۹)، صاحب خلق، نصیر(۱۳۸۴)، تاریخ ناگفته و پنهان آمریکا، تهران: هلال، ص۱۷
12. شهبازی، عبدالله(۱۳۷۷)، زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ج۱ -‌‌‌ ص ۲۲۰