مستند تحتِ مالکیت؛ داستان دو آمریکا
Owned A Tale of Two Americas
- کارگردان : Giorgio Angelini
- ژانر : اقتصادی
- محصول : سال ۲۰۱۹ آمریکا
- زبان : انگلیسی (زیرنویس فارسی)
مذاکراتِ کیچِن دیبِیتز (مذاکرات آشپزخانه) از معروفترین برهههای تاریخیِ پس از جنگ جهانی در ایالات متحده است که به موضوع مسکن میپردازد. در این مذاکرات بود که نیکسون خروشچُف، نخستوزیر شوروی، را دعوت به رقابتی جدید کرد و گفت که مسکنسازی، قدرت آمریکا در دوران پس از جنگ است.
در همان دوران در آمریکا، در مجلات و رسانههای تلویزیونی، خانههایی با اسباب و اثاثیۀ بسیار کاربردی، برای مردم به شکل بخشی از رویای آمریکایی تصویر میشد تا مردم نیز جذب خرید این خانهها و لوازم شوند. همۀ این تبلیغات برای تشویق مردم به گرفتن وامها و کارتهای اعتباری بود تا مردم آمریکا همیشه بیشتر از درآمدشان به دولت بدهکار باشند و چرخ صنعت با این بدهیها بچرخد اما مردم هر روز فقیرتر و بدهکارتر شوند.
با این همه، در این رویای آمریکایی نیز نژادپرستی آمریکایی نقشی ویژه ایفا میکند. ویلیام لویت کسی بود که لویتتاون را ساخت تا سربازانی که تازه از جنگ برگشته بودند بتوانند با پیشپرداختی اندک و اقساط بلندمدت ۳۰ساله، صاحبخانه شوند. او معتقد بود که اگر کسی از خودش خانه داشته باشد، آنقدر سرش شلوغ خواهد بود که وقت نخواهد داشت کمونیست شود.
همین موضوع باعث شد بتواند حمایت دولت و حکومت آمریکا را نیز برای انبوهسازی مسکن بگیرد. اما ویلیام لویت اجازه نمیداد که سیاهپوستان و حتی سربازان سیاهپوستی که شانهبهشانۀ سربازان سفیدپوست جنگیده بودند، در لویتتاون ساکن شوند. گرگوری اِین نیز محلۀ مار ویستا را با الگوبرداری از ایدۀ لویتتاون در همان دوران در کالیفرنیا ساخت. بالتیمورِ مریلند نیز از مناطقی است که جداسازی نژادی شدهاند و در این فیلم مستند دربارۀ این منطقه و پروژۀ پورت کاوینگتون نیز صحبت میشود.
طبق گفتۀ ِی رامزی، رئیس سابق سازمان هَبیتَت فور هیومَنیتی، بالتیمور شبیه داستان دو شهر چارلز دیکنز است زیرا بخشی از شهر پُر است از سرمایهگذاریهای عظیم و بخشی دیگر فقط خانههای تخلیهشده و قدیمی میبینید. لارنس براون، استاد دانشگاه ایالتی مورگان، نیز میگوید بالیتمور شبیه مرحلۀ اولیۀ نظام آپارتاید نژادی است زیرا در سال ۱۹۱۰ از همین جا بود که منطقهبندی نژادی آغاز شد. در آمریکا توجیههایی افسانهای برای جداسازی نژادی وجود دارد؛ مثلاً مردم دوست دارند با کسانی زندگی کنند که از یک نژاد هستند و درآمد سیاهپوستان نیز آنقدر زیاد نیست که بتوانند به محلات سفیدپوست نقلمکان کنند وگرنه سفیدپوستان با این نقلمکان مشکلی ندارند.
علاوه بر این توجیههای افسانهای ایالات متحده میگوید دولت مداخلهای در این جداسسازی نژادی ندارد و این موضوع نتیجۀ تعصبات شخصی مردم است. اما حقیقت این است که تصمیمات کنگرۀ آمریکا در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ دربارۀ سیاستهای مسکن بر این جداسازیها و تبعیضهای نژادی تاثیر مستقیم داشته است. برای نمونه، رِدلاینینگ یعنی معاملهنکردن با مردم محلههای خاص از مصوبات دولت فدرال است که معامله و وامدادن به اهالی مناطق سیاهپوست را ممنوع اعلام میکند. تنها کمک دولتی در زمینۀ مسکن به سیاهپوستان، مسکن اجتماعی است که آن را نیز به بهانههای مختلف تخریب میکنند تا سیاهپوستان آوارهتر از قبل شوند.
در این مستند میبینیم که چگونه ذرهذره خشم فروخورده و سرکوب و تبعیض علیه سیاهپوستان روی هم جمع شده است تا امروز جنبش «جان سیاهپوستان ارزش دارد» و «نمیتوانم نفس بکشم» و تظاهرات مربوط به آن شکل بگیرد و این ابراز خشم تا آنجا پیش رود که جوانی سیاهپوست شلنگهای آتشنشانی را سوراخ میکند تا آتشنشانان نتوانند آتشِ افتاده به جان منازل و فروشگاهها را خاموش کنند.
0 دیدگاه