اثرگذاری جنگ جهانی دوم در رونق اقتصاد آمریکا و فروش تسلیحات
ماههای پایانی سال ۱۹۲۰ میلادی با رکود بزرگ اقتصادی در ایالات متحده آمریکا مواجه شده بود بهطوری که بسیاری از کارخانهها و حتی کارگاههای تولیدی زودبازده و کوچک نیز به تعطیلی کشانده شده بودند و برای تولیدات ارائهشده توسط آنها هیچگونه تقاضایی وجود نداشت. در همین حین به دلیل تعطیلی کارخانه، نیروی کار مازادی در ایالتهای مختلف آمریکا ایجاد شده بود و بالغ بر ۱۵میلیون کارگر آمریکایی که در همین کارخانهها مشغول بودند، بیکار شدند. در همین حین افرادی که در برخی از ایالات توانسته بودند شغل خود را محفوظ نگه دارند، با کاهش بیسابقه دستمزدها روبهرو شده و به دنبال مشاغل پارهوقت رفتند. در کنار این موضوعات، بههمریختگی نظام بانکی موجب شده بود تا فشار اقتصادی بر مردم افزایش یابد.
در فاصله بازه زمانی سالهای ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۳ میلادی، نظام بانکی در آمریکا به مرز فروپاشی رسیده و در حدود ۵هزار بانک کاملاً تعطیل شده بودند. علت اصلی این موضوع سرمایهگذاری بانکها در بازار سهام و زیانهای کلانی بوده که در این سرمایهگذاریها به آنها تحمیل گردید. تعطیلی بانکها و ورشکستگی آنها موجب از بین رفتن پسانداز میلیونها شهروند آمریکایی شده بود.
هربوت هوور، رئیس جمهور وقت آمریکا، برای تعدیل بازار اقتصادی آمریکا به افزایش مالیاتها و کاهش هزینههای دولتی روی آورد اما این کار در شرایطی که اقتصاد آمریکا در آستانه فروپاشی بوده تنها سبب شده تا تقاضای مصرفی مردم باز هم کاهش یابد. راهحلهای ارائهشده در آن برهه زمانی همچون تغییر تعرفههای گمرکی و محدود کردن تعاملات تجاری آمریکا با سایر کشورها نیز تجربه موفقی نبوده و حاصل آن کاهش ۵۰درصدی ارزش تجارت جهانی در آمریکا بود.
درحالیکه سیاستمداران آمریکایی برای خروج از باتلاق اقتصادی خویش تلاش میکردند، وضعیت در کشورهایی نظیر انگلیس و فرانسه بهتر بود، زیرا دولتهای این کشورها از طریق داراییهای خود و تخصیص بیمه بیکاری به افراد، بخشی از بار این مشکل اقتصادی مردم را به دوش میکشیدند. اما تنها یک شوک اقتصادی میتوانست آمریکا را از این وضعیت اسفبار اقتصادی نجات دهد. یک برنامه جامع که موجب افزایش تصاعدی ارزش تجارت جهانی و چرخش چرخهای کارخانههای آمریکایی شود.
ماهیگیری اقتصادی آمریکا از جنگ جهانی دوم
حوالی سال ۱۹۳۹ با آغاز جنگ جهانی دوم به رهبری هیتلر، شرایط اقتصاد جهانی بهطور کامل با یک رفرم مواجه گردید. کارخانههای فروش تسلیحات به یکی از ارزشمندترین کارخانهها در دنیا تبدیل شده و بازار جهانی خریدوفروش اسحله رونق پیدا کرد. ایجاد دوقطبی آلمان و شوروی یکی از بهترین موقعیتهایی بود که سیاستمداران آمریکایی در جنگ جهانی دوم از آن بهره برده و بسیاری از کشورها را درگیر جنگ کردند. این موضوع نه تنها موجب کاهش قدرت ژئوپلیتیک شوروی در نظام بینالملل میشد، بلکه با درگیری هرچه بیشتر کشورها در جنگ جهانی دوم، افزایش تقاضا برای تسلیحات و پوشاک سربازان درگیر جنگ شکل میگرفت.
مولفههای رشد اقتصادی حاصل از جنگ
جنگ جهانی دوم بیشک برای سیاستمداران و تجار آمریکایی یک موهبت عظیم بوده چراکه موجب شده بود تا بسیاری از عقبماندگیها و همچنین تصمیمات اشتباه اقتصادی در دو دهه گذشته جبران شود و خون تازهای به رگهای اقتصاد این کشور جریان پیدا کند. بخشی از مولفههای رونقآفرین حاصل از جنگ جهانی دوم عبارتاند از:
- رونق کارخانههای تعطیلشده برای تهیه موادغذایی و پوشاک موردنیاز سربازان درگیر جنگ جهانی دوم
- رونق اشتغال و حضور بیش از ۵۰درصد بیکاران در کارخانهها بهویژه کارخانههای تولید موادغذایی، پوشاک و تسلیحات
- رونق چرخه صنعت تسلیحاتی در آمریکا و تبدیل شدن به قطب تولید سلاح در جهان در آن برهه زمانی
- افزایش میانگین درآمدها در آمریکا به دلیل رشد اقتصادی تقاضا و همچنین افزایش تولیدات صنایع
- رونق صادرات و قطببندی اقتصادی در سایر کشورها برای صادرات محصولات خود بهویژه اسلحه
- افزایش اعتماد عمومی مردم نسبت به بانکها و افزایش سپردههای مالی آنها
- سرمایهگذاری بانکها در حوزههای دخیل در جنگ جهانی دوم برای بالا بردن سرمایههای خود
جمعبندی
اگر سودآورترین نتیجه جنگ جهانی اول برای آمریکا را نفوذ بینالمللی در عرصه دیپلماسی بدانیم، بیشک سودآورترین نتیجه جنگ جهانی دوم برای آمریکا، جلوگیری از فروپاشی اقتصادی و همچنین تبدیل نمودن این کشور به یکی از ابرقدرتهای اقتصادی در جهان میباشد. بر اساس عقیده برخی از پژوهشگران بینالمللی، حمایتهای ضمنی و تلویحی آمریکا از هیتلر موجب افزایش محبوبیت وی در میان مردم این سرزمین شده بود تا جایی که با شعار مخالفت با کمونیست، بتواند نظام اقتصادی شوروی را از بین ببرد. شعار مخالفت با کمونیست توسط هیتلر موجب شد تا جرقه اولیه جنگی در میان برخی کشورها زده شود و دو سال بعد از آغاز جنگ جهانی، ویرانهای از کشورها اروپایی باقی نماند. ویرانههای باقیمانده از کشورهای اروپایی، بهترین موقعیت بود تا آمریکاییها بازسازی این مناطق را بر عهده گرفته و ضمن رونق کارخانههای تسلیحاتی خود، بخشی از حوزه اشتغالزایی را در خارج از مرزهای خود رونق دهند.
هرچه آتش جنگافروزی در جهان توسط کشورهای مختلف بیشتر و بیشتر شود، طبیعتاً فروش مهمات و اسلحه توسط آمریکا افزایش یافته و رونق اقتصادی شکل میگیرد. در واقع میتوان این گونه برداشت نمود که نجات اقتصادی در آمریکا مدیون میلیونها نفری بوده که در جنگ جهانی دوم حضور داشتند و به همین منظور نیز حمایتهای آمریکا در ابتدای جنگ پشت سر هیتلر بهخصوص در حوزه رسانهای قرار گرفت. از آن سالها تا به امروز هر جنگی که در جهان بهصورت مقطعی شکل میگیرد و یا هر تهدیدی که بین کشورها صورت میپذیرد، موجب افزایش قدرت اقتصادی آمریکا می شود؛ چراکه اصلیترین فروشنده سلاح به کل جهان بوده و برای دو طرف جنگ بهعنوان عامل تجهیز نظامی معرفی میشود. به همین منظور است که جنگ در هریک از کشورها و در هر ابعادی به یکی از تمایلات سیاستمداران آمریکایی تبدیل شده تا از این طریق نظام اقتصادی خود را تقویت سازند.
منابع
اقتصاد مقاومتی آمریکا، اکبر ابدالی محمدی، نشر فردا (۱۳۹۹)
جنگ جهانی دوم در اروپا، فیلیپ گاوین، مترجم: مهدی حقیقت خواه، انتشارات ققنوس (۱۳۹۹)
0 دیدگاه