نگاهی به سلطه‌گری جهانی آمریکا به دنبال حضور در جنگ جهانی اول

کشورهای اروپایی در جنگ جهانی اول که از ابتدای اوت ۱۹۱۴ آغاز شده بود، به ویرانکده‌ای تبدیل شدند با میلیون‌ها کشته. در اوایل این جنگ به دلیل افزایش روند درگیری‌ها و حضور جنگ‌های نامحدود دریایی در سطح زیردریایی‌ها، دولت آلمان به همه کشورها و ممالکت اخطار داده بود که اگر کشتی‌های‌شان در آب‌های نزدیک به متفقین دیده شود، غرق خواهند شد.

در آغاز این جنگ، ایالات متحده آمریکا اعلام بی‌طرفی کرد. ولی پس از حمله یک زیردریایی آلمانی به کشتی دولت بریتانیا به نام لوسیتانیا که موجب کشته شدن صدها آمریکایی شد، استراتژی آمریکا به‌طور کلی تغییر کرد. تقریباً سه سال پس از شروع جنگ جهانی و در ششم آوریل ۱۹۱۷، ایالات متحده آمریکا به‌طور رسمی وارد جنگ شده و رئیس‌جمهور وقت آمریکا، وودرو ویلسون، در اولین اقدام نظامی خود، اجازه استفاده از بنادر خود را به دولت بریتانیا داد تا از این طریق بتوانند با تجهیز نظامی علیه آلمانی‌ها اقدام کند. در همان زمان نگرانی‌های فراوانی پیرامون چگونگی ورود ایالات متحده به جنگ توسط سیاستمداران وجود داشت؛ به‌نحوی که جنینگز، مشاور امنیت ملیِ ویلسون، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، بارها هشدار داده بود که حضور یک‌باره آمریکا موجب خطرات متعددی برای این کشور می‌شود. با وجود همه این هشدارها، ویلسون به سیاست‌های جنگ‌طلبانه خود ادامه داده و هزاران داوطلب آمریکایی به ارتش‌های متفقین و نیروهای نظامی اروپایی از جمله فرانسه، بریتانیا و کانادا پیوستند. کادر کاملاً حرفه‌ای نیروی هوایی آمریکا که جنگنده‌های این کشور را حمل می‌کردند، در آن جنگ تحت‌عنوان لافایت اسکادریل ورود پیدا کرده و بخشی از بمباران‌های صورت‌گرفته توسط همین خلبان‌های کارکشته آمریکایی انجام شد.

دلایل حضور آمریکا در جنگ جهانی اول

  • ترس از ورود آلمان‌ها به خاک کانادا: ایالات متحده در آن برهه زمانی تسلط کاملی از لحاظ اقتصادی و سیاسی بر کانادا داشته و در همین راستا روزولت نگران اشغال این کشور توسط آلمانی‌ها در جنگ جهانی بود.
  • تعدی آلمان‌ها به خاک آمریکا: روزولت اعتقاد داشت که سیاست بی‌طرفانه، احتمال تعدی آلمان‌ها به خاک آمریکا را افزایش می‌دهد و بهترین استراتژی برای جلوگیری از روند قدرت‌نمایی آن‌ها، همین حمله متقابل است. از همین رو ویلسون با اینکه در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۹۱۶ بارها به مردمش وعده دوری این کشور از جنگ را داده بود، به‌محض پیروزی در انتخابات کشور را به سمت جنگ سوق داد.
  • بهانه حمله به کشتی بریتانیا: با حمله آلمان‌ها به کشتی بریتانیایی که طبق ادعایشان منجر به کشته شدن صدها آمریکایی شد، اولین بهانه دست دولت آمریکا افتاد تا برای دفاع از حقش به میدان جنگ ورود کند.
  • نگرانی از لغو معاهده گوادالوپ: کشور بریتانیا یک تلگراف از وزیرخارجه آلمان که به سفیر این کشور در مکزیک زده بود، کشف کرد. این تلگراف که به تلگراف زیمرمن نیز معروف شده بود، توسط بریتانیا در اختیار مقامات آمریکایی قرار گرفت. در آن ذکر شده بود: «در صورت جنگ آلمان و آمریکا، مکزیک طرف آلمان را بگیرد، پس از پیروزی ایالات نیومکزیکو، تگزاس و آریزونا که آمریکا در سال ۱۸۴۸ طبق معاهده گوادالوپ به‌زور آنجا را تصرف کرده، به مکزیک باز خواهد گشت». در همین راستا دولت ایالات متحده نمی‌خواست ایالات مذکور را از دست بدهد و به همین منظور برای حضور در عرصه جنگ جهانی تحریک شد.

اعلامیه چهارده ماده‌ای ویلسون و آغاز سلطه‌گری آمریکا

آموزش نیروهای ارتش آمریکا توسط فرانسه و بریتانیا و حضور چهار میلیونی ارتش آمریکا تا پایان سال ۱۹۱۸ در جنگ جهانی اول، موجب شده بود تا قدرت نظامی آمریکا در دنیا به‌طور چشمگیری افزایش پیدا کند. فقط در یکی از اقدامات در ژوئن ۱۹۱۷، چهارده‌هزار سرباز آمریکایی به فرماندهی ژنرال جی پرشینگ در ساحل فرانسه مستقر شدند. جنیفر کین، کارشناس مسائل سیاسی و پژوهشگر تاریخ جهان در دانشگاه چاپمن کالیفرنیا، معتقد است که حضور آمریکا در جنگ جهانی اول و پیوستن آن به متفقین و همچنین ایجاد یک ائتلاف قوی با فرانسه و بریتانیا موجب پیروزی متفقین در جنگ شده بود.

وودرو ویلسون، رئیس‌جمهور آمریکا که به‌واسطه اثرگذاری در جنگ جهانی اول توانسته بود قدرتش را به‌خوبی در دنیا به نمایش بگذارد، برای پذیرش آتش‌بس و همچنین متارکه از جنگ، اعلامیه چهارده ماده‌ای ویلسون را مطرح کرد. این مفاد در واقع یک ضابطه‌مندی جدید جهانی در راستای کاهش جنگ‌های نظامی بود. پیشنهادات مطرح شده در اعلامیه ویلسون شامل سه محور است:

  • محور اول، مساله جلوگیری از جنگ‌های آینده به‌وسیله اقداماتی نظیر کاهش دیپلماسی پشت پرده و تنش‌های استعماری و مسابقه تسلیحاتی بوده؛
  • محور دوم، حول توافقات کشورهای اروپایی بر سر تمامیت‌های ارضی تعریف شده؛
  • محور سوم و شاید مهم‌ترین محور دربرگیرنده مجمعی از کشورها برای حفظ صلح جهانی است.

صدور اعلامیه چهارده ماده‌ای ویلسون در هشتم ژانویه ۱۹۱۸ به‌مثابه سلطه‌گری آمریکا در عرصه بین‌المللی بود. ایالات متحده آمریکا که پس از جنگ جهانی اول به‌خوبی توانسته بود، نفوذ اقتصادی و تسلیحاتی خود را به رخ جهانیان بکشد، حال با ورود به عرصه دیپلماسی تحت‌عنوان جامعه ملل که بعدها سازمان ملل نام برده شد، نفوذ سیاسی خود را در دنیا افزایش داد.

مقامات آمریکایی به‌خوبی می‌دانستند که برای سلطه‌گری در دنیا فقط نمی‌توان با ابزار تسلیحات رخ‌نمایی کرد و نیازمندند تا با استدلال‌سازی افکار عمومی جهانیان را نیز اقناع کنند. پس نفوذ و اثرگذاری در نهادی همچون سازمان ملل بهترین شیوه برای دسترسی به اهداف پشت پرده سیاستمداران آمریکایی بود.

جمع‌بندی

کلیدواژه دموکراسی در ابتدای ورود آمریکا به جنگ جهانی اول تا زمان صدور اعلامیه ویلسون به‌عنوان اصلی‌ترین کلیدواژه استفاده‌شده توسط سیاستمداران آمریکایی مطرح بود تا این‌گونه و به بهانه ایجاد صلح جهانی، قدرت و نفوذ خود را در عرصه‌های مختلف دیپلماسی و تمامیت‌خواهی ارضی کشورها افزایش دهند. به همین دلیل وودرو ویلسون در آغاز جنگ جهانی اول عنوان می‌کند که جهان باید برای دموکراسی امن‌تر باشد و یا جنیفر کین، پژوهشگر دانشگاه چاپمن، جنگ جهانی را نقطه عطفی برای ایالات متحده در راستای تعاملات بین‌المللی و ترویج دموکراسی معرفی می‌کند.


منابع

جنگ جهانی اول، دیوید اونز، مترجم: بابک محقق، انتشارات فرهنگ جاوید (۱۴۰۰)

توپ‌های ماه اوت، باربارا تاکمن، مترجم: محمد قائد، نشر ماهی (۱۴۰۰)


0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

Avatar placeholder

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *