بررسی جنایتهای آمریکاییها علیه سیاهپوستان از آغاز تا به امروز
پدیده بردهداری سیاهپوستان در ایالات متحده آمریکا به سال ۱۶۱۹ میلادی بازمیگردد؛ زمانی که کشتی بردهها از آفریقا وارد آمریکا شد. روند بردهداری و تبعیض نژادی حتی بعد از ۱۵۰ سال از اعلامیه استقلال آمریکا نیز ادامه داشته و تعداد بردهها به ۵۰۰هزار نفر میرسید. نکته جالب توجه این است که جمعیت کل کشور آمریکا در آن زمان فقط ۳میلیون نفر بوده، یعنی یکششم جمعیت را بردههای سیاهپوست تشکیل میدادند. جنگهای داخلی در دهه ۱۶ میلادی موجب شده بود تا تحولاتی در سرنوشت سیاهپوستان آمریکایی شکل گیرد. این جنگها که از سال ۱۸۶۰ بهمدت ۵ سال ادامه داشت و در نهایت موجب لغو پدیده بردهداری در آمریکا شد. البته بهزعم پژوهشگران لغو بردهداری در آمریکا از روی استیصال و به سبب ترس و شورش سیاهپوستان رخ داده بود. در واقع بردهداری و پرداخت هزینههای بردههای سیاهپوست نسبت به سودآوری و کارکرد آنها بیشتر شده بود و از طرف دیگر حجم خشونتهای ایجادشده توسط اربابان بزرگ بردهداری آمریکا، خشم عمومی جمعیت قابلتوجه سیاهپوستان را به همراه داشت. نکته قابلتوجه دیگر قدرت گرفتن بردهداران بزرگ در جنوب آمریکاست که نیمهمستعمره شمال بودهاند، موجب نگرانی مسئولین شمالی شده بود و به همین منظور لغو بردگی موجب کاهش قدرت اربابان در جنوب آمریکا میشد.
اما پدیده لغو بردهداری، پایان تبعیضهای نژادی و خشونت علیه سیاهپوستان در آمریکا نبود. در فاصله زمانی سالهای ۱۸۸۰ تا ۱۸۹۰ با توجه به لغو بردهداری، بسیاری از سیاهپوستان لینچ میشدند؛ لینچ به معنای زندهزنده سوزانده شدن و یا قطعهقطعه شدن اجساد سیاهپوستان بود. با وجود قانون لغو بردگی، خشونتها علیه سیاهان شدت بیشتری گرفت و یکی از دلایل، پیشرفتهای اقتصادی سیاهان و حتی ورود آنها به حوزه کسب معلومات و تحصیلات عنوان شده است.
آغاز خشونتطلبی رادیکال علیه سیاهپوستان
پس از سال ۱۹۰۰ شاهد حجم انبوهی از خشونتهای بیدلیل علیه سیاهپوستان در ایالتهای مختلف آمریکا بودیم. بهنحوی که حتی قانون نیز به صورت تلویحی از این نوع خشونتها حمایت میکرد. نمونه بارز این خشونتها را میتوان به شورشهای خیابانی علیه سیاهان در شهر سنت لوئیس در سال ۱۹۱۷ دانست؛ زمانی که حضور سیاهپوستان در آمریکا از نظر جمعیتی افزایش یافته بود و نیروی کار ارزان سیاهپوست، زنگ خطری برای سفیدپوستان آمریکایی شده بود. بخشی از خشونتهای رادیکال و همچنین نقض حقوق بشر علیه سیاهپوستان در آن برهه زمانی عبارتاند از:
- کشته شدن ۴۸ نفر و زخمی شدن صدها نفر بر اثر آتش زدن خانههای مسکونی سیاهپوستان در محله سیاهپوستنشین سنت لوئیس؛
- غارت منازل مسکونی سیاهپوستان بهصورت دورهای در ماه؛
- توقف اتوبوسهای حامل سیاهپوستان در جاده و معابر و سنگباران کردن مسافران آن؛
- تیرباران سراسری سیاهپوستان در خیابانها توسط شورشیان نژادپرست که بر اساس مستندات تاریخی بهمدت سه الی چهار ساعت در منطقهای به وسعت ۸۰۰ متر و جاری شدن جوی خون؛
- تعرض و تجاوز به دختران و زنان سیاهپوست و عدم مجازات قانونی علیه متجاوزین؛
- افزایش ۵۰درصدی ضربوشتم سیاهپوستان در خیابانها به بهانه رنگینپوست بودن؛
- متهمسازی سیاهپوستان آمریکایی در پروندههای جنایی؛
- عدم مجوز به فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی همچون سایر شهروندان؛
- مجازات حبس برای سیاهپوستان و عدم وجود همین مجازات برای سفیدپوستان برابر جرایم یکسان.
تغییر روند بردهداری در آمریکا
بنابراین میزان خشونتها علیه سیاهان آمریکایی بهقدری بوده که میتوان گفت عملاً بردهداری در آمریکا لغو نشده است، فقط مدل و سیستم آن تغییر کرده و بر اساس قوانین جدید رخنمایی میکند. در همین راستا، در گزارش کرنر که در سال ۱۹۶۸ برای رئیسجمهور وقت آمریکا تهیه شده بود با قاطعیت بیان شد: «کشور آمریکا بهسوی دو جامعه جداگانه پیش میرود، جامعه سیاه و جامعه سفید».
بردهداری مدرن آمریکا در واقع یک نوع محدودسازی و تبعیض نژادی و رنگینپوستی در این کشور بود که موجب شورشهایی نیز در سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۸ شد. در تابستان ۱۹۷۸، وقتی شهر بزرگ نیویورک با یک خاموشی سراسری مواجه شد، بسیاری از سیاهپوستان به خیابان ریخته و هرچه در مغازهها و فروشگاهها بود را غارت کردند. این افراد بهزعم خود، حقشان را که سالها نظام آمریکا از آنها گرفته بود، میگرفتند. درآمد سیاهپوستان و سفیدپوستان با سطح تحصیلات برابر، اختلافی سه یا چهار برابری داشته که همین امر خشم عمومی سیاهپوستان آمریکایی را دربرداشت.
جمعبندی
آنچه در حال حاضر از آمریکای مدرن به نمایش گذاشته شده، برجهای جذاب و دنیای والتدیزنیوارش بوده که ذیل شهرهای ثروتمندی همچون دیترویت، شیکاگو و هوستون خلاصه میشود. ولی روی واقعی آمریکا را میتوان پای سخنان قربانیان نژادپرستی و یا زاغه نشینها و زندانیان بیگناه سیاهپوست آمریکایی پیدا کرد. اگرچه سیاهپوستان آمریکایی اقلیتی ۱۲درصدی از جامعه آمریکا را به خود اختصاص میدهند، حدود ۴۰درصد از زندانیان این کشور سیاهپوستاناند که به جرمهای واهی دستگیر شدهاند. بر اساس گزارش آسوشیتد پرس از هر سه سیاهپوست آمریکایی، یک نفر حداقل یک بار در زندان رفته و خشونت پلیس را تحمل کرده است که متاسفانه برخی از این خشونتها شامل خشونتهای جنسی میباشد. میزان خشونت علیه سیاهپوستان از جانب مجریان قانون در آمریکا پس از سالهای سال از لغو بردهداری و عدم تبعیض نژادی، بهقدری افزایش یافته که گاهی به یک عرف نانوشته در جامعه آمریکایی تبدیل میشود. اگر نگاهی به نوشتههای مالکوم ایکس یا آنجلا دیویس بیندازیم، بهخوبی متوجه خواهیم شد که آمریکای حال حاضر، همان شرایط بردهداری را در شرایط و قوانین جدیدی به نمایش گذاشته است. نظام ایالات متحده آمریکا همان نظام نژادپرست و خشونتطلب علیه سیاهان بوده که در قالب رسانههای جمعی و همچنین فیلمهای هالیوودی خود سعی در تغییر باورهای عمومی جهانی نسبت به خشونتهای ایجاد شده علیه سیاهان را دارد.
منبع
ریشهها، الکس هیلی، مترجم: علیرضا فرهمند، نشر امیرکبیر
0 دیدگاه