سقط جنین

از سال ۱۹۷۳ تاکنون، بیشتر از جرایم منجر به مرگ، بیشتر از تصادفات منجر به فوت و بیشتر از هر عامل دیگری، سقط ‌جنین جان سیاهان آمریکایی را گرفته و این بخشی از بردگی در تمدن آمریکایی است.

سیاست ‌مداران ایالات‌ متحده، بستر فرهنگی و اجتماعی جامعه آمریکا را به نحوی مدیریت می‌کنند تا همواره سیاه ‌پوستان آمریکایی در موقعیتی «معادل بردگی» زندگی کرده و حتی جمعیت آنها نیز از حد خاصی بیشتر نشود. زندگی حاشیه‌ای و ابزاری سیاهپوستان در آمریکا علی رغم به قدرت رسیدن یک سیاه پوست در مقام ریاست جمهوری این کشور همچنان ادامه دارد. «نژاد گرایی»، «تبعیض نژادی» و یا تحت عنوانی دیگر، «نابرابری نژادی» در ایالات‌متحده با مفهوم و پدیده‌ای با نام «برترپنداری نژاد سفید» (white supremacism) پیوند نزدیکی دارد و تاریخ اولیه آن، به زمان تأسیس این کشور و نگارش قانون اساسی اولیه آن بازمی‌گردد.

آن‌ها [سیاهان] وجود ندارند.

در واقع، مردم ایالات‌ متحده و به ‌ویژه رنگین ‌پوستان این کشور، در سال ۱۷۸۷ میلادی، زمانی که قانون اساسی ایالات ‌متحده نگاشته می ‌شد، شاهد رسمیت یافتن پدیده شوم «نژاد پرستی» در قانون اساسی این کشور بودند. کاتبان قانون اساسی ایالات‌متحده، ۵۵ مرد سفیدپوست و برده‌دار بودند که نژاد سفید را نژاد برتر می‌دانستند و قانون اساسی را نیز در صیانت از منافع نژادی خود نگاشتند. بر اساس این قانون، سیاه‌ پوستان ایالات ‌متحده از بسیاری حقوق طبیعی و انسانی محروم می ‌شدند و حق مالکیت و مشارکت در امور اجتماعی را نداشتند و حتی مجوز حمل سلاح را نیز به عنوان ابزاری برای دفاع از خود که برای دیگر آمریکائیان به رسمیت شناخته شده بود نیز از آنان سلب شد. مطابق با قانون اساسی اولیه ایالات‌متحده، برده‌داری عملاً مجاز شمرده می‌شد و کشتن و به دار آویختن برده‌ها توسط صاحبان آن‌ها، به هر دلیلی طبیعی و مجاز بود.

بر مبنای تحقیقات مرکز آمار ایالات‌متحده، سیاه‌پوستان ۱۲ تا ۱۳ درصد از جمعیت این کشور را تشکیل می‌ دهند؛ که مطابق با نظرسنجی‌های معتبر، نگرانی اولیه ۷۰ درصد از این شهروندان سیاه‌ پوست آمریکایی، مسائل ناظر بر «تبعیض نژادی» است. مطابق با نظرسنجی ‌ها، ۸۴ درصد از سیاهان آمریکایی، نسبت به برخورد نیروهای امنیتی ایالات‌متحده، نارضایتی دارند و این رفتارها را، به‌عنوان جلوه‌هایی از رسوخ فرهنگ «نژادپرستی» در میان جامعه ایالات‌متحده تلقی می‌کنند.

مطابق با نظرسنجی‌ها، ۸۴ درصد از سیاهان آمریکایی، نسبت به برخورد نیروهای امنیتی ایالات‌متحده، نارضایتی دارند.

یکی از مواردی که نگرانی شهروندان سیاه‌پوست ایالات‌متحده و مجامع حقوق بشری را در پی داشته است، افزایش روزافزون نرخ سقط‌جنین (abortion) در میان زنان سیاه‌پوست می‌باشد؛ به‌نحوی‌که اغلب سیاه‌پوستان ایالات‌متحده بر این باورند که سیاست‌مداران این کشور، بر مبنای برنامه‌ای کلان، خواهان کاهش جمعیت سیاه‌ پوستان و درنهایت، نسل‌ کشی خاموش «نژاد سیاه» هستند. فعالان سیاه معتقدند که این باورها به آرامی در حال گسترش در میان سیاه پوستان بود و به تدریج موجبات خودآگاهی سیاه ‌پوستان را فراهم می آورد که سیاست‌ مداران آمریکایی، جهت مقابله با این قیام فکری، سیاست «نسل‌کشی نژاد سیاه» را توهم توطئه خواندند و با اعطای تسهیلاتی نمادین به سیاه‌ پوستان، روند این آگاهی را با کندی روبرو ساختند. برخی نیز چنین استدلال می ‌کنند که روی کار آمدن باراک اوباما، رئیس‌ جمهور سابق ایالات ‌متحده «پرچمی دروغین» در راستای مقابله با بیداری جامعه سیاه ‌پوست آمریکایی بود چرا که وی هیچ اقدام ویژه ای برای هم نژادان خود انجام نداد.

برخی از فعالان سیاه او را نماد «فریب» سیاهان می دانند.

مستندات و شواهد مستدل نشان می‌دهد که نگرانی و دغدغه آمریکایی-آفریقایی‌تبارها بی‌جهت نیست. مطابق با آمار، نرخ سقط‌جنین در میان زنان سیاه‌پوست تقریباً چهار برابر زنان سفید پوست است. بطوریکه روزانه ۹۰۰ نوزاد سیاه ‌پوست آمریکایی سقط می‌شوند. این ماجرا بی‌تردید، تأثیر بسیاری در میزان جمعیت سیاه‌پوستان ایالات‌متحده خواهد گذاشت.

نرخ سقط‌جنین در میان زنان سیاه‌پوست تقریباً چهار برابر زنان سفیدپوست است.

آنچه جای تأمل دارد آن است که از زمان رفع ممنوعیت قانونی سقط‌جنین در ایالات‌متحده به تاریخ ۲۲ ژانویه ۱۹۷۳ تاکنون، افزون بر ۱۹ میلیون نوزاد سیاه ‌پوست سقط شده‌اند. در حالی که زنان سیاه‌پوست ایالات‌متحده تنها ۱۳ درصد از کل جمعیت زنان این کشور را تشکیل می‌دهند، ۳۵.۶ درصد از آمار مربوط به سقط‌جنین، مربوط به زنان سیاه‌پوست است.

از سال ۱۹۷۳ تاکنون، بیشتر از جرایم [منجر به مرگ]، بیشتر از تصادفات [منجر به فوت]، بیشتر از سرطان، بیماری‌های قلبی و ایدز و بیشتر از هر عامل دیگری، سقط‌جنین جان سیاهان آمریکایی را گرفته است.

مطابق با گزارش «بخش سلامت و بهداشت روان» (Department of Health and Mental Hygiene) ایالت نیویورک، تعداد سقط‌ جنین از نرخ موالید سیاه‌پوستان در این ایالت بیشتر است. این به معنای آن است که تعداد زنان سیاه‌پوستی که در نیویورک، جنین آن‌ها، عامدانه سقط می‌شوند از تعداد زنان سیاه‌پوستی که در این ایالت فرزند به دنیا می ‌آورند فراتر است.

بخش قابل ‌توجهی از آمار سقط‌جنین، به مواردی بازمی‌گردد که فرد مورد تجاوز جنسی قرار گرفته باشد. آمارها حاکی از آن است که سیاه‌پوستان، تقریباً دو برابر سفیدپوستان مورد تعرض جنسی واقع می‌شوند.

آمارها حاکی از آن است که سیاه‌پوستان، تقریباً دو برابر سفیدپوستان مورد تعرض جنسی واقع می‌شوند.

۹۵.۲ درصد از زنان سیاه‌پوستی که نوزاد خود را سقط می‌کنند، از طریق ازدواج رسمی باردار نشده ‌اند. البته این پدیده علل متنوعی دارد که با عنایت به آمار، یکی از علل آن، تعرضات جنسی است. خود این آمار نیز نشان وضعیت بغرنج زنان سیاه پوست در جامعه آمریکا دارد. بی‌ تردید، رسوخ فرهنگ «نژادگرایی» یا «نابرابری نژادی» در جامعه آمریکا و متعاقباً «تبعیض نژادی» نسبت به سیاهان آمریکایی در حوزه‌های مختلف؛ به‌ویژه دادگاه‌ها و مراجع قضایی، در پدید آمدن آمار مذکور بسیار مؤثر است. به گونه ای که بسیاری از سیاه پوستان ترجیح می دهند کمتر با نهادهای رسمی این کشور ارتباط برقرار کنند.

آمارهای فوق تا حدودی راهبرد بلندمدت و بی‌رحمانه سیاست‌مداران ایالات‌متحده در کاهش جمعیت سیاه‌پوستان این کشور را نشان می‌دهد.

تخریب هویت سیاهان

همان‌گونه که در اثنای مطالب فوق اشاره شد، رسوخ فرهنگ «تبعیض نژادی» در جامعه ایالات‌متحده موجب شده است تا به نحوی خودآگاه یا ناخودآگاه، شهروندان آمریکا، نژاد سیاه را نژادی حقیر و پست بدانند و در حوزه‌های مختلف، نسبت به آن‌ها تبعیض روا بدارند. این موضوع موجب شده است تا خود سیاه‌پوستان نیز دچار بی‌هویتی شده و تلاش نمایند تا هویت خود را پنهان کنند. بی‌ تردید، مسئله فوق به کاهش اعتمادبه‌نفس سیاه‌پوستان، کاهش میل به زندگی و نتیجتاً اکراه آنان نسبت به فرزند آوری  نیز انجامیده است.

شدت «نابرابری نژادی» در جامعه ایالات‌متحده موجب شده است تا سیاه‌پوستان این کشور دچار بی‌هویتی شده و تلاش نمایند تا هویت خود را پنهان کنند.

مهمترین عواملی که در تخریب هویت سیاهان نقش  ایفا می‌کنند:

۱. «تبعیض شغلی» (employment discrimination) و در نتیجه گسترش فقر در میان خانوارهای سیاه‌پوست چهره‌ای منفی که رسانه‌های آمریکایی، به‌ویژه کمپانی‌های فیلم‌سازی نظیر هالیوود از سیاه‌پوستان مخابره می‌نمایند همواره مشکلات فراوانی را در زمینه استخدام برای این قشر از جامعه ایجاد نموده است. مطابق با آمار رسمی ایالات‌متحده، نرخ بیکاری سیاهان آمریکا با اندکی اغماض دو برابر نرخ بیکاری سفیدپوستان و در سال ۲۰۱۷ میلادی، این میزان در حدود ۷.۳ درصد می‌باشد.

مطابق با آمار رسمی ایالات‌متحده، نرخ بیکاری سیاهان آمریکا با اندکی اغماض دو برابر نرخ بیکاری سفیدپوستان و در سال ۲۰۱۷ میلادی، این میزان در حدود ۷.۳ درصد است.

در همین راستا، اداره آمار ایالات‌متحده، متوسط درآمد سالانه یک خانوار سیاه‌پوست را ۳۶ هزار و ۸۹۸ دلار اعلام داشت و این میزان حدود یک‌دوم میزان درآمد یک خانوار سفیدپوست می‌باشد. لازم به ذکر است یکی از علل اصلی این قضیه، وجود «تبعیض شغلی» نسبت به سیاهان است و لذا آنان به منظور امرار معاش حاضر به دریافت اجرتی ناچیز برای کار خود هستند. مطابق با گزارش اداره آمار ایالات‌متحده، در سال ۲۰۱۵ میلادی، ۲۴.۱ درصد سیاهان ایالات‌متحده در زیر خط فقر زندگی مشقت‌باری دارند و این درحالی است که این آمار، در حدود سه برابر سفیدپوستان غیراسپانیایی‌تبار است که چنین شرایطی دارند.

۲. شدت عمل نیروهای امنیتی ایالات‌متحده در برخورد با سیاه‌پوستان

به گزارش وزارت دادگستری ایالات‌متحده نیروهای پلیس نسبت به سفیدپوستان تساهل و مدارای بیشتری دارند؛ به‌عنوان نمونه، افزون بر ۸۵ درصد ایست و بازرسی‌های پلیس، در ارتباط با سیاه‌پوستان و یا اسپانیایی‌های ساکن ایالات‌متحده صورت پذیرفته است. آمارها حکایت از آن دارد که ۸۶ درصد از این بازداشت‌ها، بی‌مورد است و فرد بازداشت‌شده بی‌گناه بوده و در نهایت می تواند با یک عذرخواهی ساده از مراجع امنیتی آزاد ‌شود.

۸۶ درصد بازداشت های سیاه پوستان بی مورد است.

در حالی که تنها ۱۳ درصد از جمعیت آمریکا را سیاهان تشکیل می‌دهند، ۳۶ درصد از کل زندانیان ایالات‌متحده را سیاه‌پوستان تشکیل می‌دهند. مطابق با مؤسسه آمار وزارت دادگستری ایالات‌متحده در حدود ۳.۱ درصد سیاه‌پوستان در زندان به سر می‌برند و این در حالی است که این آمار در مورد سفیدپوستان نیم درصد می‌باشد.

در حالی که تنها ۱۳ درصد از جمعیت آمریکا را سیاهان تشکیل می‌دهند، ۳۶ درصد از کل زندانیان ایالات‌متحده را سیاه‌پوستان تشکیل می‌دهند.

۳. گرایشات نژادپرستانه سفید پوستان

خبرگزاری آسوشیتدپرس در ماه اکتبر سال ۲۰۱۲ میلادی، ضمن استناد به نظرسنجی خود اعلام داشت که ۵۱ درصد از شهروندان آمریکایی، آشکارا گرایش‌های نژادپرستانه و ضد «نژاد سیاه» را ابراز می‌نمایند. این آمار که سه درصد از آمار سال ۲۰۰۸ میلادی بیشتر شده است، حاکی از آن است که روابط نژادی در ایالات‌متحده به سوی تنش بیشتر پیش می ‌رود و اندک ‌اندک اندیشه‌ سنتی «برتر پنداری نژاد سفید» در جامعه سفید پوستان آمریکا احیا می شود و شرایط زندگی سیاهان هر روز در این کشور وخامت بیشتری می ‌یابد.

۴. تبعیض نژادی در نظام آموزشی ایالات متحده

یکی از حوزه های اصلی  نابرابری نژادی در نظام آموزش‌وپرورش و آموزش عالی آمریکا است. در حالیکه یک‌ سوم سفید پوستان آمریکا تحصیلات عالیه دارا هستند و این میزان در رابطه با سیاه‌پوستان تنها یک‌پنجم است. همچنین سه‌پنجم تقاضانامه‌های سیاه‌پوستان برای ورود به مراکز آموزش عالی پذیرفته نشده است و این درحالی است که این میزان دو برابر تقاضانامه‌هایی است که از سفیدپوستان رد شده است.

باوجود این‌که دانش‌آموزان سیاه‌پوست کمتر از ۱۷ درصد کل دانش‌آموزان ایالات متحده در مدارس را تشکیل می‌دهند، در حدود یک‌سوم کل اخراجی‌ها سیاه‌پوست هستند.

تحمیل زندگی حاشیه ای و ممانعت از عادی سازی نژادی در طول تاریخ آمریکا حاکی از نفوذ ریشه دار اندیشه برتر پنداری نژاد سفید در میان سیاستگذاران  این کشور دارد. بر اساس آنچه در این گزارش گذشت سیاستگذاران آمریکا بستر فرهنگی و اجتماعی جامعه آمریکا را به نحوی مدیریت می‌ کنند تا سیاه‌ پوستان آمریکایی همواره در «موقعیت بردگی» سابق خود ابقاء شوند. به عبارت دیگر می توان گفت که جامعه سیاه پوستان آمریکا با دیوار هایی شیشه ای در موقعیت بردگی خود حصر شده اند هر چند به لحاظ نمادین در مناصب و جایگاه ها قرار می گیرند اما هیچگاه در طول تاریخ این کشور جامعه سیاه پوستان نتوانسته از موقعیت گذشته خود فراتر رود.


0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

Avatar placeholder

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *