پس از گذشت دوران گرسنگی در سال های ۱۶۰۹ و ۱۶۱۰، گروه جدیدی از مهاجران به ساکنان ویرجینیا ملحق شدند. آن‌ها به سختی کار می‌کردند تا برای ادامه حیات خود، غذای کافی فراهم کنند. این مهاجران نحوه کاشت تنباکو را از سرخ‌پوستان آموختند؛ تا جایی که در سال ۱۶۱۷ اولین محموله تنباکو به انگلستان فرستاده شد. با وجود آن که عده‌ای دود کردن آن را گناه می‌دانستند، کشاورزان با تأمین تنباکوی انگلستان اجازه ندادند چنین افکاری مانع کسب درآمد بالای این محصول شود. با گسترش صادرات این محصول مهاجران به نیروی کار نیازمند بودند اما نمی‌توانستند بومیان سرخ‌پوست را وادار به کار اجباری کنند. از همین رو واردات برده‌های کارگر به ویرجینیا آغاز شد. مسیری که خیلی زودتر در سایر مستعمره‌های آمریکا شروع شده بود. تا سال ۱۶۱۹ یک میلیون سیاه پوست به عنوان برده در معادن و مزارع نیشکر مستعمره‌های اسپانیایی و پرتغالی در «آمریکای جنوبی» و جزایر «کارائیب» وارد شدند.

 قبل ذکر است که تجارت برده پنجاه سال قبل از کلمب، زمانی که ده برده آفریقایی تبار به پرتغال آورده و در آنجا فروخته شدند، آغاز شده بود. اروپاییانی که در آغاز راه تبدیل شدن به کشورهای پیشرفته بودند، در قرن شانزدهم میلادی به «آفریقا» سفر کردند، تحت تأثیر ممالک تیمبوکتو و مالی قرار گرفتند. در این زمان کشورهای آفریقایی از ثبات و سازمان یافتگی برخوردار بودند و برده داری در آن‌جا وجود داشت. گاهی اروپاییان برای توجیه تجارت خود، این واقعیت را دستاویز قرار می دادند. گرچه بردگان آفریقا زندگی پرمشقتی داشتند، اما از حقوقی نیز برخوردار بودند که بردگان «آمریکا» از آن محروم بودند. برده‌داری آمریکایی به دو دلیل ظالمانه ترین نوع برد‌ه‌داری تاریخ بود:

  1. برده‌داری آمریکایی، از جنون سود بی‌پایان پدید آمد.
  2. این برده‌داری بر تنفر نژادی مبتنی بود که سفیدها را ارباب و سیاهان را برده می‌دید؛ به همین خاطر با بردگان همچون موجوداتی پست‌تر از انسان رفتار می‌شد.

برخورد غیرانسانی از آفریقا آغاز می‌شد؛ جایی که بردگان را به هم زنجیر و وادار می کردند به سمت ساحل حرکت کنند؛ این فاصله گاه به هزاران مایل می رسید. طی راهپیمایی‌ها از هر پنج سیاه پوست اسیر، دو نفر جان خود را از دست می‌دادند. بازماندگانی که به ساحل می‌رسیدند، تا زمان فروش در قفس زندانی می‌شدند. سپس آن‌ها را درون کشتی‌های تجارت برده جای می‌دادند. در این مرحله همگی در فضایی تاریک به هم زنجیر می‌شدند و در جایی به اندازه تابوت به حالت درازکش قرار می‌گرفتند. با این اوضاع عده‌ای به دلیل ازدحام شدید و کمبود اکسیژن می‌مردند. در طول سفر، یک سوم کل آفریقایی‌های درون کشتی جان خود را از دست می دادند. عده‌ای دیگر به دریا می‌پریدند تا به این رنج و عذاب پایان دهند. با این همه، تجارت برده، سودآور بود؛ آن چنان که تجار، سوراخ‌های کشتی را هم با برده‌ها پر می‌کردند.

در آغاز کار، هلندی‌ها تاجران اصلی برده به شمار می‌رفتند. بعدها انگلیسی‌ها هدایت این تجارت را به دست گرفتند. برخی از آمریکایی های نیوانگلند نیز وارد تجارت برده شدند. اولین کشتی برده در سال ۱۶۳۷ م. از ماساچوست حرکت کرد. تا سال ۱۸۰۰م. حدود ده تا پانزده میلیون سیاه پوست آفریقایی به قاره آمریکا وارد شد. بر اساس محاسبات، آفریقا بیش از پنجاه میلیون نفر از جمعیتش را به خاطر برده‌داری از دست داد. جالب توجه این‌که همه این وقایع در طول قرن‌هایی روی داد که آن را آغاز شکل گیری تمدن مدرن می‌نامند.

ویرجینیا در سال ۱۷۰۰م. شش هزار برده یعنی یک دوازدهم جمعیت مستعمره داشت. تا سال ۱۷۶۳م. تعداد برده‌ها به یک‌صد و هفتاد هزار نفر یعنی نیمی از جمعیت مستعمره رسید. مردان و زنان سیاه‌پوست از همان ابتدا در برابر بردگی خود استقامت کردند و با این استقامت، بزرگی و کرامت خود را به عنوان انسان نشان دادند؛ مانند کار همراه با تنبلی یا خراب کردن مخفیانه اموال سفیدپوستان. راه دیگر ابراز مخالفت، فرار بود. برده‌هایی که تازه از آفریقا می رسیدند و هنوز به میراث زندگی روستایی پایبند بودند، به صورت دسته جمعی فرار می‌کردند و در جنگل اجتماعاتی تشکیل می دادند، اما برده‌های متولد آمریکا، بیش‌تر تمایل داشتند به تنهایی فرار و آزادی را تجربه کنند.

البته بردگان فراری با احتمال خطر مرگ و شکنجه، خود را به مخاطره می‌انداختند. حتی اگر آن‌ها را در حال نقشه کشیدن برای فرار می‌یافتند، به طرز هولناکی مجازات می‌کردند. برده‌ها را می‌سوزاندند، فلج می‌کردند و می‌کشتند. سفیدپوستان بر این باور بودند که برای جلوگیری از سرکشی سایرین مجازات‌های شدید لازم است. مستعمره نشینان سفیدپوست از شورش دسته جمعی سیاهان، وحشت زده می‌شدند. حداقل دویست و پنجاه مورد شورش ثبت شده که طی آن‌ها ده نفر یا تعداد بیش‌تری از بردگان برای توطئه یا نقشه آن با هم متحد شده‌اند، اما همه شورش‌ها مختص بردگان نبود. گه‌گاه سفیدپوستان نیز در مقاومت بردگان با آن‌ها همراه می شدند. اوایل سال ۱۶۶۳م. خدمت کاران سفید و بردگان سیاه ویرجینیا برای شورش و رسیدن به آزادی، توطئه چیدند. به دلیل خیانت برخی، نقشه فاش شد و با محاکمه عاملان، پایان یافت. در سال ۱۷۴۱م. نیویورک ده هزار سفیدپوست و دو هزار برده سیاه داشت. پس از گذراندن یک دوره زمستان سخت و پر از فلاکت که فقیران هر دو نژاد را گرفتار خود کرد، آتش‌سوزی‌های مرموزی رخ داد. سیاه‌پوست و سفیدپوست به توطئه علیه یک‌دیگر متهم شدند. عده ای زیر شکنجه اعتراف کردند. در نهایت دو مرد و دو زن سفیدپوست، محاکمه، هشت برده اعدام و سیزده برده زنده زنده سوزانده شدند.

به دلیل احتمال همکاری بین سفیدپوستان و سیاه‌پوستان، رهبران مستعمره‌ها برای جلوگیری از وقوع چنین پیشامدی، گام هایی برداشتند. آن‌ها به سفیدپوستان تهی‌دست، اندکی حقوق و برتری اعطا کردند. به عنوان نمونه مستعمره «ویرجینیا» در سال ۱۷۰۵م. قانونی به تصویب رساند که طی آن، اربابان ملزم می شدند در پایان دوره خدمت خدمت‌کاران سفیدپوست، به آن‌ها مقداری پول و غله بدهند. خدمت‌کاران آزاد، مقداری زمین هم دریافت می‌کردند؛ این کار باعث می‌شد سفیدپوستان هم شریک توری شوند که تارهایش به تدریج در طول تاریخ بافته شده بود و سیاه‌پوستان را در برده‌داری آمریکایی اسیر کرد. این تارها عبارت بودند از: فلاکت و وضع بغرنج مستعمره‌نشینان گرسنه، بدبختی آفریقایی‌های جدا شده از سرزمین مادری و سود سرشار تجارت برده و تنباکوکاران و قوانین و آدابی که به اربابان اجازه می‌داد برده‌های سرکش را مجازات کنند. این وقایع آغاز تاریخ اندوه‌بار مهاجران آفریقایی در قاره آمریکا بود که تا به امروز نیز ادامه داشته است.

تلخیص فصل دوم کتاب «رؤیای آمریکایی»
با عنوان «سیاه و سفید»

منبع

  • رؤیای آمریکایی، هاوارد زین، ترجمه فاطمه شفیعی سروستانی، انتشارات هلال، چاپ سوم، ۱۳۹۵

dorantv.net


0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

Avatar placeholder

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *