آمریکا بزرگترین فروشنده موادمخدر
«باید تهدیدی وجود داشته باشد؛ تهدیدی تا حد امکان بزرگ… موضع دفاعی مقابل این تهدید لازم است که روحیه جنگی در مردم ایجاد کند… روحیهای که به دولتها انگیزه بدهد… دفاعی که انگیزهها و سیاستهای دیگری پشت آن است… این تهدید باید بر سر کشورهای دیگر باشد؛ بهویژه جهان سوم یا حتی یک شهرشان… در هر صورت جنگ علیه این تهدید باید به شکلی برنامهریزی شود که ما برنده نهایی باشیم… که سابقهای درخشان برای عملیاتهای بعدی در دست داشته باشیم… برای تبلیغ به رسانه نیاز داریم… یک جنگ تبلیغاتیِ سازمانیافته…»
این عبارتها در واقع همان سیاستهای پنهان آمریکا برای شروع جنگ دیگری در جهان بود که بهظاهر علیه مصرف موادمخدر صورت میگرفت؛ جنگی که زمینهساز فعالیتها و عملیاتهای سیاسی، نظامی و اجتماعی بعدی این کشور میشد.
بعد از تصمیمِ اتاق فکر آمریکا برای مقابله با مصرف موادمخدر، بوش راهکارها و سیاستهای مختلفی در پیش گرفت؛ دستکاری منظم و تدریجی آمار مصرف موادمخدر یکی از این روشها بود. چند هفته قبل از اجرای این طرح، آمارها نشان میداد که از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۸ میلادی میزان مصرف موادمخدر ۳۷درصد کاهش یافته و ارقام در حال سقوط بود. پس اصلاً جهان نیازی به کمک آمریکا نداشت! برای مثال ویلیام بنت، سزار موادمخدر در راستای همین طرحریزی اعلام کرد که میزان مصرف کوکائین از سال ۱۹۸۵ بهطور چشمگیری افزایش یافته و تقریباً به دو برابر ارقام قبلی رسیده است. درحالیکه مصرف این ماده مخدر از سال ۱۹۸۹ سیر نزولی پیدا کرده و طبق آمارهای دولتی در سه ماهه سوم سال، یعنی قبل از اعلام برنامه جنگ علیه موادمخدر، تا ۲۴درصد نیز کاهش یافته بود.
در واقع جنگ علیه موادمخدر صرفاً پوششی بود برای مداخله و به دست گرفتن بازارهای مصرفی جوامع هدف. بعد از عملیاتی شدن این طرح، برخی کشورها مثل پاناما، کلمبیا و بولیوی وارد جنگ اجتماعی شدند و برخی مثل تایلند نیز نتوانستند مقابل فشار تجار آمریکایی مقاومت کنند و درنهایت بازارهایشان را به آنها واگذار کردند. یکی از این بازارهای مصرف، بازار سیگار و توتون شرق آسیا بود.
در سپتامبر سال ۱۹۸۹ میلادی، تایلند از سازمانهای بینالمللی درخواست کرد تا تحریمهای این کشور را لغو کنند؛ اما آمریکا اعلام کرد لغو تحریمها فقط در صورتی امکانپذیر است که تایلند محدودیتهای واردات توتون آمریکایی به این کشور را بردارد. اقدامات مشابه آمریکا در این حوزه موجب توزیع حداکثری سیگارهای آمریکایی در ژاپن، کره جنوبی و تایوان شد. همین امر زیانهای انسانی فراوانی به این جوامع تحمیل کرد؛ همچنین طی دهه هشتاد میلادی، ارزش توتون به دو برابر افزایش یافت.
جنگ آمریکا علیه موادمخدر یا بهتر است بگوییم همان عملیات تجارت مواد مخدر در جهان، منتقدان بسیاری داشت؛ انجمن حمایت از بیماران قلبی آمریکا، جامعه سرطان آمریکا و انجمن حمایت از بیماران ریوی آمریکا و… . همه این نهادها تبلیغ سیگار را در کشورهایی که تحت فشارهای آمریکا بودند، محکوم کردند. اتان نیدلمن در مجله ساینس میگوید که مضرات موادمخدر قانونی مثل توتون بسیار بیشتر از موادمخدر غیرقانونی مثل کوکائین و هروئین است؛ اینکه موادمخدر غیرقانونی از همان ابتدا بر روی خود مصرفکننده تاثیر دارد، درحالیکه انواع قانونی این مواد بهطور جدی بر روی اطرافیان مصرفکنندگان تاثیر میگذارد. طبق آمار آژانس محافظت از محیط زیست، سالانه حدود ۳۸۰۰ نفر غیرسیگاری به علت سرطان ریه ناشی از تنفس دود سیگار، جان خود را از دست میدهند. دود توتون نیز در شمار سرطانزاهای بسیار خطرناک است. یکی از کارشناسان آمار دانشگاه کالیفرنیا، استنشاق دود سیگار دیگران را سومین عامل مهم مرگهای قابلکنترل بعد از سیگار و مشروبات الکلی میداند.
تجارت موادمخدر و گردش مالی حاصل از آن نقش مهمی در اقتصاد آمریکا دارد و این کشور در حال حاضر بزرگترین فروشنده موادمخدر جهان شناخته میشود. قاچاق موادمخدر در سال ۱۹۸۷ میلادی درآمدی حدود ۱۲۵۰۰ دلار داشته ولی اکنون به سودآورترین شغل جهان تبدیل شده و درآمد خالص قاچاقچیان آمریکا بالغبر ۳۰۰ میلیون دلار است.
منابع
- دموکراسی بازدارنده، نوام چامسکی، مهوش غلامی، تهران: اطلاعات، چاپ دوم، ۱۳۷۵
- آمریکاستیزی چرا؟، روژه گارودی، جعفر یاره، تهران: سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، دفتر سیاسی، ۱۳۸۰
0 دیدگاه